کلاس درس


کلاسِ درس
که سالهاست
تمام شده ...
من
اما
هنوز
پشتِ در
ایستاده ام

و صندلی هایِ خالیِ کلاس را
می شمارم ....

حرف های استاد،
بغض کرده اند
روی تخته سیاه!



پ.ن: رفته بودم دانشگاه .... دانشگاهی که دیگه نه ما رو میشناسه و نه خاطراتمون رو
به یاد داره ...( و این دو چه غریبانه با هم اتفاق افتاده اند) ...
بچه هایی که موقع رفتنمون تازه وارد دانشگاه شده بودن حالا اینقدر بزرگ شدن که
دانشگاه چندتاشونو بی دلیل اخراج کرده ..(میگم بی دلیل، چون به گفته ی
برخی مسئولان مملکتی "ما چیزی به عنوان جرمِ سیاسی نداریم!!!" )
حسرتی نیست برای اون روزهای خوبی که گذشت ...برای بچه های باصفای دانشکده
که هر کدومشون به راهی رفتن ... فقط ..... بعد از ۲سال، هنوز به ندیدنشون
عادت نکردم!

درباره من

عکس من
آرام آرام خواهيد مرد اگر سفر نكنيد، اگر كتاب نخوانيد،اگر به صداهاي زندگي گوش فرا ندهيد، اگر آنچه مي كنيد را ارزيابي نكنيد، آرام آرام خواهيد مرد اگر بنده عادت هاي خود شويد، و هر روز بر همان مسيرهايي كه پيوسته مي رويد، برويد ... اگر مسير خود را عوض نكنيد، اگر لباس هايي به رنگ هاي مختلف نپوشيد و با كساني كه نمي شناسيد صحبت نكنيد امروز زندگي كردن را آغاز كنيد! امروز دل را به دريا بزنيد ! كاري انجام دهيد ! به خودتان اجازه ندهيد كه آرام آرام بميريد و فراموش نكنيد كه همواره بانشاط باشيد! "پابلو نرودا"