توی این یه هفته ای که آرزو برای تعطیلات بین ترم آمده بود مشهد، اینقدر از پیست های
اسکی تبریز گفت که کم مانده بود یک سفر خانوادگی به همین منظور تدارک ببینیم!
مشهد، پیست اسکی به آن شکل مدرنش، ندارد.. فقط چند تا منطقه ی کوهستانی
هست که اغلب بعد از بارش یک برف درست و حسابی، ملت برای اینجور تفریحات( البته
به شکل کاملاً سنتی اش!! ) به آنجا هجوم می آورند ... این جور مواقع، معمولاً هر
ماشینی که میبینی، هزار نفر آدم توش نشسته اند و اغلب یک تیوپ بزرگ هم روی
سقفش دیده می شود! خلاصه اینکه همه به هر طریق ممکن سعی می کنند آن روز را
حسابی خوش بگذرانند .. و این پیست های سنتی هم در جای خودش، خیلی شاد و پرهیاهوست!
البته زمستان امسال که اصلاً برف ِ زمینگیری نداشتیم. اینقدر که هوس برف بازی کرده بودیم،
با دیدن همین یک ذره برفی که از دیشب روی زمین نشسته بود، صبح شال و کلاه کردیم و
رفتیم خارج شهر ... گرچه به قول بابا، برفش اینقدر پنبه ای بود که نمیشد حتی باهاش
گلوله ی برفی درست کرد، ولی بالاخره با همین برف کم هم ما برف بازیمان را کردیم!