برای "ایلیا" ی کوچکِ خاطراتم که زودتر از من، معنای بزرگ شدن را آموخت ...


نه اینکه فکر کنی دلم برایت تنگ شده ....
نه اینکه هوس کرده باشم دوباره با شیطنت بدوم میانِ حرف هایت
و افکارت را بهم بریزم .... و تو داد بزنی:
" یواش تر دختر! حواست نیست، داری احساسم را لگد می کنی! "
و من بایستم و با تعجب نگاهت کنم ... آنوقت تو بخندی بر این هراسِ
خیالیِ چشم هایم ... و من گریه کنم .... از ته ِ دل ....
چقدر کودکانه دوستت داشتم!

□□
آنقدر دوری که
وقتی نگاهت می کنم
گردنم
تیر می کشد!

درباره من

عکس من
آرام آرام خواهيد مرد اگر سفر نكنيد، اگر كتاب نخوانيد،اگر به صداهاي زندگي گوش فرا ندهيد، اگر آنچه مي كنيد را ارزيابي نكنيد، آرام آرام خواهيد مرد اگر بنده عادت هاي خود شويد، و هر روز بر همان مسيرهايي كه پيوسته مي رويد، برويد ... اگر مسير خود را عوض نكنيد، اگر لباس هايي به رنگ هاي مختلف نپوشيد و با كساني كه نمي شناسيد صحبت نكنيد امروز زندگي كردن را آغاز كنيد! امروز دل را به دريا بزنيد ! كاري انجام دهيد ! به خودتان اجازه ندهيد كه آرام آرام بميريد و فراموش نكنيد كه همواره بانشاط باشيد! "پابلو نرودا"