آخرین پست سال 88


یک دوست جیرفتی برایمان تعریف می کرد آخرین باری که توی شهرشان

برف باریده، مربوط به سالها پیش بوده و این واقعه آنقدر در جیرفت، نادر و

عجیب است که مسن ترهای شهر هنوز وقتی می خواهند خاطره ای از

آن سال بازگو کنند، اصطلاح " آن سال ِ برفی" را برایش بکار می برند!

حالا حکایت بُهتِ حادثه هایی که در دل این سال ِ کهنه مانده هم از

همان یادگارهاست که دست کم تا سالها، در خاطر همه می ماند و

شاید تا مدتها بعد خیلی ها یادش کنند که چه سالی بود این 88!

فکر نمی کنم هیچ سالی شرایط جامعه و حتی زندگی شخصی ام

تا این حد دستخوش تغییر شده باشد. این تحول در جامعه، با وجود

همه ی اتفاقات تلخی که رخ داد، به نظرم یک گام رو به جلو بود ...

اینکه اعتراضات و فریادهای آزادی خواهانه بالاخره از حصار دانشگاه ها

گذشت و همصدا با مردم شد. تجربه ی حوادث دردناکی که نگاه خوابزده ی

خیلی از آدمهای روزمره را هوشیارتر کرد.و این نهال نوپای آگاهی که

با خون انسانهای بی گناه جان گرفته، تنها با یک حس مسئولیت عمومی،

آزادی را به ثمر خواهد رساند. آرزویی که دیگر دور از دسترس نیست!

راستش هر چقدر این تاریکی و خفقان سنگین تر میشود، بیشتر به

آن صبح روشنی که در پیش رویمان است ایمان می آورم. انگار که

این سیاهی دارد آخرین تقلاهایش را می کند برای اندکی بیشتر ماندن!

اما سال 88 در زندگی شخصی خود من هم صحنه ی اتفاقات جالبی بود...

بازگشتن به محیط درس و دانشگاه، آن هم بعد از 2-3سال دوری ...

حوزه ی تحصیلی جدید ... دوستان، همکلاسی ها و آشنایی های تازه ...

6تا مسافرت شخصی بسیار خوب در نیمه ی اول سال (تجربه های جالبی

که در این سفرها داشتم) و خیلی اتفاقات دیگر که با این 365 روز همراه شد.

در نهایت، سال عجیبی بود ...از آن سالها که نمیتوان براحتی فراموششان کرد...

اما حالا که کمتر از یک روز به پایان آن باقی مانده، چه بجاست که یادی هم

کنیم از شهدای حوادث خونین امسال( آنها که مظلومیتشان تا ابد روسیاهی دژخیم

را فریاد خواهد کرد) و نیز از آنها که بخاطر عقایدشان دربندند (دانشجویان، روزنامه نگاران،

وبلاگ نویسان، فعالین حقوق زنان، افرادی از اقلیتهای مذهبی و ... )

و به امید ایرانی آزاد و عاری از خشونت، به استقبال این سال جدید برویم!

سال نو پیشاپیش مبارک!

2 نظرات:

ناشناس ۲ فروردین ۱۳۸۹ ساعت ۱:۰۰  

سلام سال نو شما مبارك

درنین ۲ فروردین ۱۳۸۹ ساعت ۳:۴۰  

سلام آزاده جونم

دلنشین نوشته بودی، فقط میگویم، بهترین ها

درباره من

عکس من
آرام آرام خواهيد مرد اگر سفر نكنيد، اگر كتاب نخوانيد،اگر به صداهاي زندگي گوش فرا ندهيد، اگر آنچه مي كنيد را ارزيابي نكنيد، آرام آرام خواهيد مرد اگر بنده عادت هاي خود شويد، و هر روز بر همان مسيرهايي كه پيوسته مي رويد، برويد ... اگر مسير خود را عوض نكنيد، اگر لباس هايي به رنگ هاي مختلف نپوشيد و با كساني كه نمي شناسيد صحبت نكنيد امروز زندگي كردن را آغاز كنيد! امروز دل را به دريا بزنيد ! كاري انجام دهيد ! به خودتان اجازه ندهيد كه آرام آرام بميريد و فراموش نكنيد كه همواره بانشاط باشيد! "پابلو نرودا"